بهای سنگین یک عشق؛ به قیمت وداع با انگشتان!

به گزارش پرسینا بلاگ، به موسیقی و نواختن ساز علاقه داشته اند. رفتند تا سازی برای خود تهیه کنند ولی دیدند که پولشان قد نمی دهد. پس تصمیم گرفتند خودشان ساز بسازند. بعد از مدتی به ساخت ساز علاقه پیدا کردند و به این کار روی آوردند. ساخت ساز آسیب ها و بهایی را برای آنها به همراه داشت؛ بهایی به قیمت کوتاه شدن انگشتانشان و وداع با نواختن ساز. با این حال با عشقی که به ساخت ساز داشتند، کار خود را ادامه دادند گرچه که بازار کار خوبی در انتظارشان نیست و هر روز ممکن است فضا برایشان محدودتر شود.

بهای سنگین یک عشق؛ به قیمت وداع با انگشتان!

به گزارش خبرنگاران، در سومین نمایشگاه سازِ خانه موسیقی که در خانه هنرمندان با آثاری از بیش از 60 هنرمند سازنده ساز برگزار گشت، آثار بیش از 60 هنرمند به نمایش گذاشته شده بود.

موضوع اصلی سازهای این نمایشگاه، سازهای ایرانی بود ولی با این وجود برخی غرفه ها به سازهای چنگ، گیتار و ویولن اختصاص داشت. عمده غرفه داران سازنده های ساز مرد بودند ولی با این حال بانوانی را هم می دیدیم که سازهای ساخت خود را به نمایش گذاشته اند.

در ادامه مصاحبه خبرنگار خبرنگاران را با تعدادی از این سازندگان ساز می خوانید:

نمی دانستم در ایران هم ساز تولید می گردد!

در ابتدا با سازنده چنگ و سه تار به نام عبدالله عباسی صحبت کردیم. از او خواستیم که صحبتی درباره ساخت ساز و علت رجوعش به ساخت چنگ با ما داشته باشد. با خوش رویی پذیرفت و گفت: من تار و چنگ می سازم. البته قبلا تار می ساختم. از 13 یا 14 سالگی شروع به ساخت ساز کردم و خودجوش عاشق موسیقی بودم. در سنی که همه به دنبال آهنگ های پاپ بودند، من موسیقی های اصیل را خیلی دوست داشتم. هیچ جا شاگرد هیچ کس نبودم. اولین بار ویولن درست کردم و بعدها سنتور، تار و سه تار. 40 سال است که ساز می سازم، ولی 15 سال است که به سمت ساخت ساز چنگ رفته ام.

چه شد که چنگ ساختید؟ پاسخ داد: نمی دانم، یک روز دوست داشتم که یک چنگ داشته باشم ولی فکر نمی کردم سر از بازار دنیای درآورم و به اینجا برسم. آنقدر ادامه دادم که ساز چنگ پدال می سازم. ساز چنگ پدال شاید تنها در هشت کشور ساخته گردد.

موسیقی هم می دانید؟ گفت: با موسیقی کاملا آشنا هستم و سال ها تار و ویولن می نواختم ولی دو بند از انگشتانم قطع شد و دیگر نوازندگی نمی کنم. سازنده ساز حتما باید با موسیقی آشنا باشد وگرنه اگر نداند، کارش نجاری است. کسی که ساز درست می کند شاید ساز ننوازد ولی باید همه چیز موسیقی را بداند. می توانید در ساز ساختن ساز ننوازید ولی باید موسیقی را بدانید.

او در پاسخ به اینکه در عرصه ساخت ساز با چه مسائلی روبرو هستند، اظهار کرد: من در این عرصه صادرات و واردات دارم. برای صادرات که مسائل زیادی برای ارسال سازها دارم. مثلا اگر بخواهیم در نمایشگاه های خارج از کشور شرکت کنیم، برای بردن کارها گرفتاری داریم که در گمرک بسته ما را باز می کنند، نامه می خورد، خروج موقت می گردد. زمانی هم که گمرک برمی گردد، بسته را پنج روز با وجود اینکه نامه خورده نگه می دارند. از طرف دیگر مشکل واردات برخی از مواد اولیه را مانند چوب، چسب، سیم و ... داریم.

این سازنده ساز ادامه داد: متأسفانه نه تنها از ما هیچ حمایتی نمی گردد بلکه از خارج کشور نیز ساز وارد می کنند، گرچه که ما در داخل هم می توانیم تولید کنیم. نباید اجازه دهند یک سری کارها که نسخه با کیفیت آنها در ایران تولید می گردد، از خارج وارد گردد. وقتی که تولید دهنده خوب هست باید حمایت گردد و مواد اولیه را در اختیار آنها قرار دهند.

او در سرانجام درباره نمایشگاه سازخانه و تأثیر آن در حمایت از سازندگان ساز می گوید: چنین نمایشگاه هایی خیلی می تواند مفید باشد به شرط اینکه اطلاع رسانی بیشتری داشته باشند. باید در شهر بیلبوردهایی زده گردد، رسانه ها به آن بپردازند تا مردمی که ما را نمی شناسند به اینجا بیایند. چند وقت پیش یک معلم موسیقی کودک را دیدم که می گفت من نمی دانستم در ایران ساز تولید می گردد و به دوستانم می گفتم که باید از خارج ساز بیاوریم.

ساز گیتار در بین سازهای ایرانی!

در بین سازهای ایرانی، گیتارهایی نیز دیده می شد. این امر سوالی را درباره علت حضور این ساز غربی در ذهنمان ایجاد کرد؛ به همین علت گپی با یکی از صاحبان غرفه های گیتار زدیم. او میثم مبصری نام داشت. از او سوال کردیم که چه شد ساز غربی گیتار نیز در این نمایشگاه شرکت داده شد؟ پاسخ داد: گیتار سازی است که در کشور ما در سبک های مختلف طرفداران زیادی دارد. اینکه من وارد ساخت ساز گیتار شدم به دلیل علاقه ام به گیتار و کار با چوب بود. این امر ریشه در 20 سال پیش دارد. خیلی خوب است که مردم و نوازندگان می توانند در این نمایشگاه حاصل فعالیت سازندگان را ببینند.

آیا موسیقی می دانید؟ گفت: من بیشتر نوازنده هستم تا سازنده ولی تا حدودی موسیقی را می دانم.

تا چه حد در ساخت ساز گیتار در ایران به خودکفایی رسیده ایم؟ بیان کرد: چوب ها از سراسر دنیا وارد می شوند و نمی گردد همه آنها را در ایران پیدا کرد. البته چوب درخت افرای ایرانی، چوبی است که در سراسر دنیا شناخته شده است. همچنین برخی از قطعات ساز را باید از خارج وارد کنیم و جایگزین ایرانی ندارند، پس ناگزیریم که از قطعات وارداتی استفاده کنیم.

او ادامه داد: امثال این نمایشگاه در صورتی که رسانه ای شوند، می توانند به معرفی گیتار ساخت ایران یا هر ساز دیگری کمک کنند. دلیلی ندارد زمانی که در داخل کشور، گیتار با کیفیت تولید می گردد از کشوری مانند اسپانیا گیتار وارد کنیم. خیلی وقت ها سازهای وارداتی از اسپانیا به دلیل رطوبت بالا در این کشور در جا به جایی دچار مشکل می شوند. پس بهتر است که چوبِ سازها در شرایط آب و هوایی داخل کشور قرار گیرند و سپس تبدیل به ساز شوند.

مبصری درباره دیگر مسائلشان در این عرصه گفت: افزایش قیمت ابزار کارمان یکی از مسائل عمده ماست. مثلا برای خرید چسب یا برخی از ابزار با مشکل روبرو هستیم. از طرف دیگر باید در زمینه خرید ساز ایرانی فرهنگ سازی گردد و نوازنده ها یک اثر را تنها به دلیل خارجی بودن آن، نخرند.

کشورمان با وجود استاد قنبری مهر جایگاه بالایی در ساخت ویلن دارد!

سازندگان خانواده ویولن نیز حضور داشتند. صحبتی با سیاوش اکبری یکی از سازندگان ویولن کردیم. او بجز ویلن، کمانچه، سه تار و ... هم می سازد.

از او پرسیدیم که چه شد به سمت ساخت ساز ویولن رفت؟ گفت: من در سال 63 شروع به ساخت آلات موسیقی کردم و سازهای مختلفی مانند تار، سه تار، سنتور، کمانچه و خانواده ویولن ساختم. نزد استاد ابراهیم قنبری مهر ساخت این سازها را آموختم. ساز اولم تار است و ویولن هم می نوازم. از ابتدا به ساخت ساز و کار با چوب علاقه داشتم، از طرفی برادرم قبل از انقلاب شروع به ساخت ساز کرده بود و تا مدتی بعد از انقلاب در کار او وقفه افتاد. زمانی که من برای یادگیری نواختن ساز رفتم دوباره به این فکر افتادیم که ساخت ساز را از سر بگیریم.

تا چه حد در ساخت ویولن در دنیا جایگاه داریم؟ بیان کرد: کشور ما از نظر کیفیت در ساخت ویولن با وجود با برکت استاد قنبری مهر که در زمینه ساز سازی یک شخصیت دنیای است، حرفی برای گفتن دارد ولی از نظر کمیت نه؛ چراکه مسائل مختلفی به خصوص از نظر شرعی باعث شده که از نظر کمی در ساخت ویولن بالا نباشیم. از طرفی واردات خیلی اجازه نمی دهد که سازندگان داخلی دیده شوند. تولیدات داخلی به صورت تکی فروخته می گردد و قیمت بالاتری دارد ولی مردم برای خرید آن راغب هستند.

یک ماه می گردیم تا چوب خوب پیدا کنیم

زانیار نادری نیز سازنده سه تار بود. با او نیز درباره این حرفه گپی زدیم. گفت: من حدود 12 سال است که ساز می سازم. از بچگی موسیقی های سنتی را می شنیدم. زمانی که یک مقدار سنم بالاتر رفت با چندتا از دوستان که ساز می ساختند در ارتباط بودم و به نوازندگی ساز علاقه مند شدم. در نهایت به صورت خودآموز و آزمون و خطا شروع به ساختن کردم و الآن مدتی است که ساز می سازم.

برای ساخت ساز مسائلی داشته اید؟ گفت: فروش سازها خیلی راحت نیست؛ چون باید کسی باشد که این هنر را دوست داشته باشد و ساز را بخرد. برای تهیه چوب نیز باید به روستاهای مختلف برویم و حدود یک ماه بگردیم تا مصالح خوب و مرغوب را به دست بیاوریم.

حضور زنان در عرصه ساز سازی

در ادامه با دوتن از بانوان سازنده ساز صحبت کردیم. ندا شیرعلی و شکوفه فیاضی. هر دو کمانچه می سازند.

در ابتدا ندا شیرعلی بیان کرد: من در ابتدا نوازنده سه تار بودم. یک بار جایی برای سفارش سه تار رفتم. وقتی که کارگاه را دیدم، احساس کردم که چقدر برای من جذاب است. از کسی که سه تار را خریدم خواهش کردم تا به من اجازه دهد در کارگاهش کار کنم. چهار تا پنج ماه در آنجا کار کردم. پس از آن نیز با استاد بیاض امیرعطایی در میراث فرهنگی آشنا شدم. از سال 83 تا کنون است که ساز می سازم. ابتدا سه تار و سپس کمانچه.

او ادامه داد: ساز سازی یک مقدار شغل سنگینی برای خانم ها است، به خصوص اگر بخواهند صفر تا صد آن را خودشان انجام دهند. استاد امیرعطایی این فضا را برای خانم ها باز کردند و اکنون خانم ها نیز در این زمینه فعالیت می کنند. فعالیت در این عرصه یک عشق است، به خصوص برای خانم ها. اکنون خیلی از دختران در صفحه اینستاگرامم به من پیام می دهند و از علاقه شان به این حرفه می گویند.

با چه مسائلی در این حرفه به عنوان یک خانم روبه رو هستید؟ پاسخ داد: همین دو ماه پیش دستم زیر دستگاه بریدگی رفت و سه تا از انگشتانم حدود نیم سانت کوتاه شد. از طرفی دستانمان از فرم می افتد یا به ستون فقرات فشار می آید. همچنین پیدا کردن بازار کار و دیده شدن نیز خودش داستانی دارد. ولی در کل اگر خانم ها عشق به این کار، تخصص و قدرت بدنی را داشته باشند، می توانند در این عرصه فعالیت کنند.

در ادامه شکوفه فیاضی نیز گفت: پیش از اینکه وارد این عرصه شوم، کمانچه می زدم و در دانشگاه رشته هنرهای چوب می خواندم. به واسطه پدرم با استاد امیرعطایی آشنا شدم و هشت سال است وارد این عرصه شده ام.

تا چه حد ضرورت دارد که سازنده موسیقی بداند؟ اظهار کرد: موسیقی بدانند خیلی بهتر است ولی افرادی هم هستند که موسیقی نمی دانند و یا بعد ساز سازی به دنبال آن رفتند و اکنون هم در کار خود پیروز هستند.

سازم را به هر کسی نمی فروشم

در سرانجام با یکی از سازندگان ساز سنتور به نام بهمن ولی زاده پیلره صحبت کردیم. از او پرسیدیم که چه شد به سمت ساخت ساز رفت؟ با خنده گفت: واقعیت را بگویم؟ سپس ادامه داد: حدود 27 سال است که ساز می زنم و 21 سال است که ساز می سازم. شاگرد استاد مشکاتیان بودم و در آن زمان ساز خوب یک جور رویا بود. قیمت ساز استاد ناظمی در آن زمان 700 هزار تومان بود. دیدم که پولم به خرید ساز 700 هزار تومان در آن زمان نمی رسد؛ به همین دلیل کم کم شروع کردم با کمک یکی از استادانم که ساز می ساخت این کار را شروع کردم. همچنین به دلیل اینکه ساز می زدم ایرادهای ساز را بهتر درک می کردم.

سازهای ابداعی مانند سنتور 16 خرک، بنجوی دلنواز که تکامل یافته بنجوی بلوچستان است و کالیمبا از سازهای افریقا با کیفیت بهتر نیز دارم. سنتور هفت خوان را نیز ابداع کرده ام که نتوانستم به نمایشگاه برسانم.

آیا سازهای ابداعی خود را به ثبت رسانده اید؟ نه! فرصت این کارها را نداشته ام و اگر هم ثبت کنم قرار نیست که آپولو هوا گردد.

خیلی محدود ساز می سازم و چون خریدارها خیلی از پس قیمت گران برنمی آیند، سازهایم را ارزان می فروشم ولی به هرکسی نمی دهم. باید اهلش باشند تا به آنها ساز بدهم.

در ادامه می توانید نمونه ای از نواختن سازهای مختلف را در این نمایشگاه ببینید:

منبع: خبرگزاری ایسنا
انتشار: 20 اردیبهشت 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: persinablog.ir شناسه مطلب: 3781

به "بهای سنگین یک عشق؛ به قیمت وداع با انگشتان!" امتیاز دهید

3 کاربر به "بهای سنگین یک عشق؛ به قیمت وداع با انگشتان!" امتیاز داده اند | 5 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بهای سنگین یک عشق؛ به قیمت وداع با انگشتان!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید