تلویزیون، داغدار شد - پرسینا بلاگ

یکی بیژن افشار بود و دیگری مسعود ولدبیگی. بیژن افشار از بازیگران با سابقه در تئاتر بود. او در سال های اخیر در سریال های تلویزیون هم نقش آفرینی کرد. این هنرمند در سریال مختارنامه نقش محمد بن اشعث را ایفا کرد و از دیگر کارهای او می توان در سینما و تلویزیون به یلدا، شهریار، مربای شیرین، خواب بلند، پرواز در ارتفاع صفر و... اشاره نمود. او در اثر کرونا درگذشت.

همچنین مسعود ولدبیگی از طراحان گریم شهره در میان مخاطبان و جامعه هنری است که هرازگاهی هم بازی نموده است.

این هنرمند هم طراحی گریم سریال های مختارنامه و ستایش 1 را به عهده داشته و هم این که در این دو اثر بازی نموده بود.

او در دوران کاری اش چهار بار نامزد سیمرغ بلورین برای طراحی گریم در جشنواره فیلم فجر شد که سه بار جایزه سیمرغ را کسب کرد.

او هم در اثر ایست قبلی درگذشت. با همکاران این دو هنرمند درباره ویژگی های شخصیتی و کاری شان صحبت نموده ایم که در ذیل می خوانید.

عاشق حرفه شان بودند

محمد فیلی، بازیگر: بیژن افشار که البته نام شناسنامه ای اش حسین بود، از دوستان قدیمی من محسوب می شد. در تئاتر نقش های ماندگاری از خودش به جا گذاشت و می توان گفت از بازیگران بسیار حرفه ای و کاربلد در تئاتر بود. به همین دلیل آشنایی من با او به تئاتر بر می شود. بعد از آنکه وارد سینما و تلویزیون شد باز هم با همکار شدیم و چه روزهایی که با هم گذراندیم. واقعا نبود حسین افشار را باور نمی کنم که دیگر در میان ما نیست. به یاد دارم در سریال مختارنامه نقش محمد بن اشعث را بازی می کرد که از یاران شمر محسوب می شد و من نقش شمر را بازی می کردم. خاطرات زیادی در این کار با هم داشتیم. بسیار انسان محجوب و آرامی بود. ضمن این که سختی دیده بود. بی معرفتی زیاد دیده و اذیت شده بود، اما هرگز دم برنمی آورد. بسیار خوددار بود. حتی در زندگی شخصی اش نیز سختی زیاد کشیده بود. فوت او ضایعه دردناکی برای جامعه هنری بود، زیرا افشار حالا حالاها وقت داشت که نقش های دیگری را بازی کند. او در طول کار بسیار انعطاف پذیر بود و با تمام قوا و انرژی و با دانشی که داشت، نقش هایش را بازی می کرد.

و اما درباره مسعود ولدبیگی، استاد خودم باید بگویم که بیش از 40 سال و از زمان انقلاب او را می شناسم. تا زمانی که همسرش در قید حیات بود ما رفت و آمد خانوادگی داشتیم و بسیار ناراحتم برای سحر و سهراب، دو فرزند مسعود ولدبیگی و به آنها تسلیت می گویم و شریک غم شان هستم. به یاد دارم اولین کاری که در تهران به صورت حرفه ای انجام دادم، گریمورم ولدبیگی بود. در فیلم شاخه های بید به کارگردانی امرا... احمدجو. پیشرفت در کارم را مدیون ولدبیگی هستم. البته آثار دیگری هم داشتم مثل روزی روزگاری، روز شیطان، مختارنامه و... که طراحی گریم آن به عهده مسعود ولدبیگی بود. مهارت بالای او در طراحی گریم فوق العاده بود.

به یاد دارم وقتی در سریال مختارنامه قرار بود نقش شمر را بازی کنم، یک روز تمام سر پا بود و مرتب اتود می زد تا به چهره ای برسد که مورد نظر کارگردان و خودش بود. می توانم در یک جمله بگویم که ولدبیگی با کارش عشق بازی و به قول معروف زندگی می کرد. او شاگردان بسیار زیادی در گریم تربیت کرد و حالا آنها برای خودشان طراح گریم شدند. وقتی خبر فوت مسعود ولدبیگی را شنیدم در اصفهان بودم و مشغول کار. وقتی شنیدم به شدت ناراحت شدم. امیدوارم روح هر دو عزیز شاد باشد.

بدون گلایه کار می کردند

سیامک اطلسی، بازیگر: مسعود ولدبیگی از طراحان گریم کاربلد در ایران و کارش همواره نمره یک بود. ضمن این که در کنار گریم به بازیگری هم علاقه مند بود. به همین دلیل در طول فعالیت هنری اش، گاهی هم نقبی به بازیگری می زد. وقتی هم بازی می کرد تمام تمرکزش را برای بازی می گذاشت. دلش می خواست کارش را بدون نقص انجام دهد. هیچ وقت گلایه ای نمی کرد و با آرامش کار می کرد. به یاد دارم هم طراح گریم و هم بازیگر سریال مختارنامه بود و من همواره از کار کردن با او لذت می بردم. از ویژگی های ممتازش باید به خونسردی و آرامش او اشاره کنم. هرچقدر هم کار سخت بود اما سختی ها را به جان می خرید. واقعا از دست دادنش حیف شد. درباره بیژن افشار هم باید بگویم که در یک یا دو کار با هم همکاری داشتیم و بسیار متاسف شدم که او را در اثر کرونا از دست دادیم. بسیار آدم خوبی بود و در کارش بسیار دقت می کرد و انرژی می گذاشت. راحت از کنارش رد نمی شد و نسبت به کارش سختگیر بود. در مجموع ما با از دست دادن او یک بازیگر خوب، حرفه ای و کاربلد را از دست دادیم، بازیگری که آرامش اش زبانزد بود.

کم لطفی زیاد دید

امین زندگانی، بازیگر: خبر برای بازیگرانی که این افتخار را داشتند تا به دست این هنرمند، بزرگمرد بی بدیل هنر گریم ایران، چهره پردازی شوند بسیار غم انگیز بود. استاد بی نظیری که کم لطفی های بسیاری از اطرافیانش دید و دم نزد و انسانیت را برگزید. استاد و هنرمندی که تا آخرین روزهای فعالیتش با عشق چهره پردازی می کرد و هرگز تاجر شغلش نشد. استاد مسعود ولدبیگی !رفتن ات ضربه ای جبران نشدنی به فرهنگ و هنر سینمای ایران بود، روحت شاد. سهراب و سحر ولدبیگی عزیز و نیما فلاح دوست داشتنی تسلیتم را پذیرا باشید.

فاطمه عودباشی - رسانه / روزنامه خبرنگاران

پریها: پریها | مجله گردشگری، تور لحظه آخری، تور ارزان قیمت، سفرنامه گردشگری

آریا بلاگ: آریا بلاگ، آخرین اخبار و رویدادهای ایران و جهان